آماده‌ برای روزهای سخت، وگان باشید، صلح را حفظ کنید، دعا و مدیتیشن کنید، قسمت ۷ از ۱۲

این دنیا دار و دسته های شیطانی دارد. نه فقط فیزیکی، بلکه معنوی هم. آنها معنوی نیستند. فقط این که در حوزه معنوی، آنها می‌توانند کارمای شاگردان را بگیرند – که من باید آن را درون خودم بگیرم – و از آن برای سوءاستفاده از من، ایجاد مشکلات زیاد، تهدید کردن من، حتی جان من و انواع چیزهای دیگر استفاده می‌کنند. اما متوجه شدم که آنها متد من را دزدیدند، ولی در مورد آن بسیار خوب صحبت می‌کنند، با استفاده از کلمات باشکوه که قبلاً نمی‌دانستم آنرا کمی تغییر داده‌اند. آنر کمی تغییر دادند تا متفاوت بنظر برسد.[...]

اما برخی از مردم، آنقدر نادانند که حتی نمی توانند آن را ببینند! به این شکل، او (تران تام) آن افراد را جذب می کند و سپس از آنها برای آسیب رساندن به شاگردان من استفاده می کند. بعضی [شاگردان] که بی گناه و آسیب پذیرند. چون آنها اعتماد می‌کنند. زیرا آنها می دانند که شاگردان من صادق و قابل اعتماد هستند. آنها نمی دانستند بعضی ها شاگرد نیستند، فقط وانمود می کنند که شاگرد هستند. می‌آیند، متد را می‌دزدند، صحبت‌های من را می‌دزدند، آموزه‌های من را می‌دزدند و آن را مال خود می‌کنند تا مردم را برای سود مالی و شهرت خودشان فریب دهند. حتی من هم نمی‌دانستم چنین افرادی وجود دارند.

من به هر کسی که آمد با کمال میل تشرف دادم چون می‌دانستم که رستگار خواهند شد. آنها خدا را خواهند شناخت، با خدا خواهند بود، خدا را یاد خواهند کرد، خدا را عبادت خواهند کرد و هر روز خدا را شکر می‌کنند. پس آنها خود را به خدا نزدیک می‌کنند و کم‌کم کیفیت خدایی‌شان را باز می‌یابند- جرقه‌ای از خدا، البته بخشی از خدا. و بعد با خدا آمیخته می‌شوند یا ​​ در بهشت با خدا می‌مانند. دیگر رنج نخواهند کشید، دیگر مسائل ناخوشایندی برایشان اتفاق نمی‌افتد، اگر مسیر مدیتیشن کوان یین که من به آنها آموزش دادم را ادامه دهند. خیلی چیزهای دیگر را هم به آنها یاد دادم، مسلمه، فقط یک متد نیست، بلکه یادآوری روزانه برای مدیتیشن هم هست، یادآوری برای اخلاق مدار بودن، درست کار بودن، خدا را به یاد داشتن.

من حالا یاد گرفته‌ام که سریع‌تر صحبت کنم، چون با وجود اینکه در طبیعت زندگی می‌کنم، دور از همسایگان انسانی، اما هنوز هم می‌توان سر و صدای ماشین‌ها و چیزهای دیگر را شنید. پس هرازگاهی باید ضبط را سریع متوقف کنم و باید سریع هم حرف بزنم. بهرحال این بر نیت من نسبت به شما تأثیری نمی‌گذارد.

پس افراد می‌توانند از متدهای تجاری‌ و روش‌های برخورد با مسائل، مثل تجارت، استفاده کنند تا خود را معروف و قابل‌ اعتماد نشان دهند درصورتیکه نیستند. برعکس من، من فقط چیزی که هستم را میگویم، فقط برای اینکه به شما بگویم که چیست. من سعی نمی‌کنم کلماتم را جلا بدهم یا سعی نمی‌کنم آنرا اشتها آور کنم. همچنین می‌توانید ببینید که شعرهای من اکثراً خیلی خیلی ساده هستند. حتی بچه‌ها هم می‌توانند آنها را درک کنند و و من میخواستم که اینگونه باشد. باید همینطوری باشد. چرا زمان زیادی را صرف نگاه کردن به یک فرهنگ لغت، یافتن کلمات به منظور چسباندن آن‌ها به هم، برای جذاب جلوه دادن آن کنیم تا مردم فکر کنند که ما چیزی هستیم؟ خیر. آنها فقط یک پوسته خالی هستند، فقط یک کت و شلوار.

گاهی به یک مرد می‌گویند: «تو فقط یک کت و شلوار هستی»، چون این فقط یک کت و شلوار است که باعث می‌شود شما خوب به نظر برسید، اما در درون هیچ نیستید. خودتان ارزشی ندارید. مثل آن به اصطلاح گورو، ساتگورو، هر چه، و راهبان و کشیشان و دزدان و غارتگرانی مثل "تران تام" و "اچ بی" است. اما، مسلمه، آنها شر هستند، به همین دلیل است. آنها از طرف قدرت مخالف خدا هستند، اما اکنون قرار است نابود شوند. می‌ببینید، یکی یکی بیرون می‌آیند. آنها باید آشکار شوند تا مردم بتوانند آنها را بشناسند و از آنها دوری کنند تا حداقل از خودشان محافظت کنند. حتی اگر آنها به من اعتقاد ندارند، حداقل با اجتناب از این نوع کارکنان شیاطین یا خود شیاطین از خود محافظت می‌کنند.

شما باید مراقب باشید که به شخص اشتباه اعتماد نکنید. همین. حتی اگر از من پیروی نمی‌کنید - حالا دارم با عموم مردم صحبت می‌کنم - حتی اگر به من اعتقاد ندارید، از من پیروی نمی‌کنید، باشد، اما از خودتان محافظت کنید. سعی کنید از افراد شرور دوری کنید. و اگر میتوانید هاله آنها را ببینید، آن تماما تاریک است. اما همه نمی‌توانند هاله‌ها را ببینند. بعضی‌ها می‌توانند ببینند، بعضی‌ها نمی‌توانند. و به محض اینکه در دام آنها بیفتید، آه، رهایی خیلی دشوار است. حتی برخی از به-‌اصطلاح شاگردانم قبلا به آنها ایمان داشتند، چون به من ایمان داشتند. شاگردانم فکر می‌کردند که مثلا "تران تام" جانشین من است. چطور ممکن است؟ من هنوز خیلی جوان بودم و مشغول کار بودم. من حالا هم کار می کنم و تشرف می‌دهم. من هنوز تشرف می‌دهم.

برخی از افراد فقط دنبال "سریع‌تر، ارزان‌تر، آسان‌تر"هستند. پس آنها پیش "تران تام" می‌روند. او برایش مهم نیست که شما گیاهخوار هستید، وگان هستید یا نه. و برای برخی افراد، انتظار برای تحویل جواهراتم خیلی طولانی است. آنها به این گروه "تران تام" می‌روند و آن را سریع‌تر می‌خرند، اما آن جعلی است. آن جعلی و تقلبی است. پس نمی‌توانید همیشه بر خلاف واقعیت حرکت کنید. حتی اگر مجبور باشید طولانی مدت صبر کنید، ولی آنوقت چیزهای واقعی، جواهر(سماوی اس.‌ام.)واقعی را خواهید داشت.

درست مثل اینکه باید وگان باشید، ۵ حکم اخلاقی را رعایت کنید تا به‌اصطلاح شاگرد من، شاگرد خدا باشید. اما این هیچ هزینه‌ای برایتان ندارد. این روشی است که باید زندگی کنید-اخلاق‌مدار و خوب باشید، به خدا ایمان داشته باشید و به دیگران کمک کنید. بله؟ و هیچ انسان و شخص- حیوانی را نکشید. این روشی است که باید زندگی کنید. اگر همه، طبق آموزه‌های من زندگی کنند، دنیای ما برای همه صلح‌آمیز، غنی، مرفه و شاد خواهد بود. اما متاسفانه، متاسفانه، همه گوش نمی‌دهند.

حتی راهبان، راهبه‌ها و کشیشان هنوز از محصولات اشخاص- حیوان استفاده می‌کنند، بدون توجه به درد و رنج دلخراش این موجودات بی‌گناه که آفریده‌های خداوند هستند! نه تنها برای خود کارمای جهنمی ایجاد می‌کنند، بلکه الگوهای نادرستی را برای مؤمنان خدا رواج میدهند. دیدن و شاهد این امر بودن، ترسناک است! اگر دنیای ما بخاطر مجازات نابود شود، بخش بزرگی از تقصیر را باید این راهبان، راهبه‌ها و کشیشان به‌اصطلاح مقدس بعهده گیرند. چرا که آن‌ها نیروی تاریک عظیمی از شر و انرژی نابودکننده ایجاد می‌کنند که به این دنیا آسیب می‌رساند و تعادل آن را مختل می‌سازد! و بعلاوه، همهٔ این شیاطین که در کالبد انسان هستند سختکوشانه کار می‌کنند تا به من آسیب برسانند، به پیروانم آسیب برسانند و زندگی روی زمین را با انرژی خود همراه با این انرژی‌های تاریک، حتی بدتر کنند و موجب شوند که کشورهایشان بیشتر مستعد بلایایی مثل سیل ها و طوفان وغیره شوند، که مردم را می‌کشند، اموال مردم را تخریب می‌کنند. آنها همه جا هستند. آنها در اطراف قدم می‌زنند. انرژی بدشان را همه جا پخش میکنند.

برخی زیاد غذا نمی‌خورند و شما فکر می‌کنید که آنها مقدس‌ هستند. نه، نه، نه. آنها به غذای زیادی نیاز ندارند چون از نیروی حیاتی انسانها تغذیه می‌کنند. به همین دلیل آنها به جاهای مختلف میروند، و مردم از آنها پیروی می کنند و آسیب می‌بینند، بیمار می‌شوند، بی‌دلیل می‌میرند، و جاهایی در کشور سیل‌زده میشود، و طوفان‌ها و بلایا، و مجرمان بیشتر، هرج‌ و ‌مرج بیشتر و تهدیدهای جنگی بیشتر با کشورهای همسایه. اما من چیز زیادی را نمی‌توانم اثبات کنم، مگر‌ اینکه مردم، تمرین‌ معنوی کنند بعد می توانند این را خودشان ببینند. این چیزها با استانداردهای انسانی قابل اثبات نیست. به همین دلیل من باید با شما صحبت کنم تا به شما یادآوری کنم که مدیتیشن کنید تا همیشه با خدا، با بهشت‌ها، با این قدرت کیهانی متصل باشید که در زمان تشرف در درون شما بیدار شده است.

و حالا به تیم خودم [می‌گویم]، دوباره به شما یادآوری می‌کنم، شما باید با یکدیگر مدیتیشن کنید. این برایتان بهتر است. بهتر است. لحظه ای که نیّت می‌کنید که به سمت سالن مدیتیشن بروید، برکت شما را فرا می‌گیرد؛ خدایان، بهشت، از نیّت شما، نیّت شریف و حضورتان مطلع می‌شوند.

می‌دانم که خیلی کار می‌کنید. شما خیلی سخت کار می‌کنید. چون من با شما کار می‌کنم، این را می‌دانم. شما هر روز ۲۰ مورد کار یا بیشتر برای من می‌فرستید تا رسیدگی کنم. برخی از آنها خیلی طولانی و پیچیده و دشوارند. و گهگاهی باید به موضوعاتی رسیدگی کنم مانند جواهرات تقلبی و دزدی از پول مردم و دزدی از آرامش مردم و حتی دزدی از اشتیاق معنوی افراد، مثل "تران تام". و... خدای من! از این به بعد، اگر چیز دیگری در مورد آنها نباشد، نمیخواهم حتی به آنها فکر کنم، نمیخواهم دیگر نام آنها را به زبان آورم چون حالم را بد میکند. باعث می‌شود درد تمام افرادی که از لحاظ فیزیکی، عاطفی، مالی و امنیتی از آنها دزدی شده، را حس کنم. اوه خدای من! هیچ کلمه‌ای برای توصیف این همه درد در قلبم نیست.

پس شما، مخصوصا بقیه به-اصلاح شاگردانم، شاگردان خدای من، شما باید مدت ساعات تعیین شده را مدیتیشن کنید در وهله اول برای بقاء و نجات، چه برسد به اینکه در مورد بهشت رفتن بگوییم. ولی شما در حین مدیتیشن به بهشت می‌روید. و ‌اینکه چقدر بهشت بالایی باشد به صداقت، سختکوشی و کارمای شما نیز بستگی دارد. اکثر کارمای شما، در زمانی که من به شما از طریق رحمت خدا تشرف دادم، پاک شده است. اما شما باید ادامه دهید، چون هر روز که در این دنیا کار می‌کنید و در این دنیا هستید، چه بخواهید یا نه، با مردم در ارتباط هستید، چه متوجه شوید چه نشوید، شما از آنها کارما می‌گیرید. این کارمای ‌دسته جمعی است. کارمای فردی مال شماست. و کارمای جمعی از خانواده‌تان، دوستانتان، خاندان تان، روستای تان، شهرتان، استانتان، کشورتان و دنیای شماست- دنیای فیزیکی شما، این دنیا.

و چیزهایی که می‌خورید، چیزهایی که می‌پوشید هم به شما کارما می‌دهند. اگر مجبورید چیزی قدیمی یا چیزی که مردم قبلاً از آن استفاده کرده‌اند، بخرید، باید آنرا خوب بشویید. ابتدا مقداری نمک روی آن بریزید و بعد آبکشی کنید و بعد با صابون بشویید. و سپس، باید آنرا در آفتاب آویزان کنید. هر چیزی، حتی مبلمان، برای سه روز، با نور خورشید، قبل از اینکه از آن استفاده کنید. اینطوری بهتر است. تا خود را از کارمای مالک قدیمی جدا ‌کنید. تا کارمای آنها به شما مالیده نشود، تا به کارمای روزانه فیزیکی مرتبط شده با شما اضافه نکند.

و باید مدیتیشن کنید، کارکنان من، مخصوصاً کارکنان دفتر اصلی، باید با هم جمع شوید و به موقع مدیتیشن کنید. هر روز به نوبت یک نفر را تعیین کنید که همه را بیدار ‌کنید. چون گاهی، زنگ ساعت را می‌شنوید، اما بلند نمی‌شوید و آنرا قطع نمی‌کنید، چون در خواب عمیق هستید. خواب خوب است. باید استراحت کنید. اما مدیتیشن خیلی مهم است. گاهی اگر کمی بیرون قدم بزنید، دیگر خواب‌آلود نیستید- هوای تازه شما را از خواب بیدار می‌کند- و بعد داخل بیایید و مدیتیشن کنید.

در سالن مدیتیشن صرفه جویی نکنید. آنرا گرم نگه دارید. از اجاق‌گاز یا گرمایش مرکزی برقی یا بخاری برای گرم نگه‌داشتن خود استفاده کنید تا راحت باشد. چون شما از تختی گرم می آیید. اگر به سالن مدیتیشن بروید، شاید بیش از حد احساس سردی و بی قراری کنید، پس خودتان را گرم نگه دارید. یا آن بسته‌های گرم را بخرید و آنها را در دستان خود، روی چاکرای خورشیدی یا پشت خود در جایی برای گرم نگه‌داشتن خود نگه دارید. و یک پتوی گرم. باید یک پتوی بزرگ، ضخیم و گرم بخرید. باید آنرا بخرید. به هر حال هر چیزی که می‌خرید را من پولش را میدهم، پس لطفاً مراقب خودتان باشید. و لباس گرم بپوشید. در زمستان، دو شلوار و دوتا بالاتنه بپوشید. ژاکت یا پولیور بپوشید. وقتی خیلی گرم شود، می‌توانید آنرا دربیاورید. وقتی بیرون می‌روید، آنرا بپوشید. ژاکت. مطمئن شوید که خود را سالم نگه دارید.

هر زمان که بیرون می‌روید در هوای تازه‌ نفس بکشید. هر وقت می‌توانید، به فضای سبز نگاه کنید. این برای چشمان شما خوب است، چون باید تمام روز را روی رایانه تمرکز کنید. آن چشمان من را هم آزار می‌دهد. چشمانم را خشک می‌کند. و من سعی می‌کنم آنها را با آب بشوییم. گاهی، خدایا، نمی‌دانم آخرین بار چه زمانی اینکار را کردم. فراموش میکنم و به کارم ادامه می‌دهم و فراموش میکنم. وقتی کارم تمام می‌شود، فراموش می‌کنم و خسته هستم، بنابراین آن کار را نمیکنم. اما اگر می‌توانید به یاد داشته باشید یا یک یادداشتی در جایی قرار دهید، "چای بابونه سرد." چای بابونه را داخل کیسه می‌گذارند. پس اگر این کیسه را بجوشانید و در یخچال بگذارید و بعد روی چشمانتان بگذارید، کمکتان می‌کند. همچنین چای سالم بنوشید، مثل چای بابونه، چای گوجی بری، بسیاری چای‌های دیگر، دمنوش‌های گیاهی، برایتان مفید هستند. کافئین زیادی از چای یا قهوه ننوشید.

Photo Caption: آزاد از محدودیت! شکوفایی در آزادی

دانلود عکس